نوای دل








من كالاي ايراني مي خرم


من کالای ایرانی میخرم






اوقات شرعي





سخني از بهشت





ولایت


روزشمار غدیر



وصيت نامه شهدا


وصیت شهدا



دانشنامه مهدويت


مهدویت امام زمان (عج)



رتبه






آمار بازديد






تدبر در قرآن


آیه قرآن



حدیث موضوعی


حدیث موضوعی
 
  فاز جنگ  ...

​اصلاح طلب ها رو درک نمی کنم !

مگه دنیای فرداشون 

دنیای گفتمان ها نبود ؟! 

 چرا به افغانستان که رسید 

فازِ جنگ برداشتن …!؟!

موضوعات: مناسبت ها, دشمن شناسي
[دوشنبه 1400-06-22] [ 04:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بهترین نفوذ ... ...

وقتی فساد و نفاق تا عمیق ترین سطح نفوذ می کند.

#امام_جمعه_لواسان

#نفوذ

#فساد

#بی_عدالتی 

موضوعات: دشمن شناسي
[شنبه 1400-06-20] [ 06:12:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بهترین کار ... ...

امنیت اتفاقی نیست…

پایان گاندو 

نشان دهنده مظلومیت و غریبی شهدای امنیت ماست!

بدون خبر رسمی 

بدون تشییع عمومی 

گمنامِ گمنام …

موضوعات: اخلاقي, دشمن شناسي, شهدا
[دوشنبه 1400-06-15] [ 10:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خیاط سلیقه ها ...

در هیاهوی #شهر گم شده ام.

 میان صدای بوق ماشین ها، معامله آدم ها و چهره غمگین و شادشان حیرانم.

حال انسان ها عوض شده است. گویی مانکن هایی برای #تبلیغ لباس بر روی زمین #خدا قدم میگذارند.

حجاب ، غریب ترین و مظلوم ترین پوشش این روزهاست.

خانم هایی ،هنوز چادر بر سر دارند ولی آنان هم در میان مدل های گوناگون سرگردانند.

چشمانم را می بندم و پرنده دلم ، به سوی #شهیده_کمایی پرواز می کند.منافقین او را با چادرش خفه کردند و #شهید شد.حال در این روزهای آرام، منافق ها آرام پیش می روند. نمیدانم چرا مردم با چادر قهر کرده اند !آن را بوسیده اند و گوشه کمدهایشان خاک می خورد.

 #چادر_خاکی، روضه ای است برای دل هایی که مادری اند.

چشمانم به #موهای بافته شده زیبایی می افتد که با گلِ سر زیباتری آراسته شده است.بافت این موها مرا یادِ دست های بسته #شهدای_غواص می اندازد.

نمیدانم بافت دست های بسته محکم تر است یا باقت موهای رها شده در خیابان ها.

آنان با دستِ بسته هم #مقاومت کردند اما ما با دست های باز چه می کنیم؟!

روز به روز لباسها آب می رود.خیاط سلیقه ها قد شلوارها را کوتاه تر می کند و بخیل می شود در خرج کردن دکمه برای #مانتوهایی که لبه هایش از هم فراری اند.شاید یادش می رود آستین مانتوها را بدوزد.

یادم به شهدایی می افتد که دست هایشان را فدا کردند اما آن ها پیراهن هایی با آستین بلند میپوشند تا کسی را مدیون و #شرمنده نبینند.

کمی آنطرف تر #مردهایی را می بینم کنار این #عروسک های خوش رنگ و بدلباس، که رگ #غیرت بر گردنشان نبض ندارد و بیخیال به این نمایش #بی_حیایی لبخند می زنند. 

شلوارهایشان در نبرد بین افتادن و نیفتادن معلق مانده و #موهای رنگ شده و ابروهای خوش فرمشان گاهی مرا گمراه می کند که نکند این ها #دختر باشند و یادشان رفته #روسری بر سر کنند.

صدای اذان مرا به خود می آورد .به آسمان که می نگرم، نگاهم به نگاه #حاج_همت گره می خورد اویی که چشم هایش جز خدا را ندید.

و کمی آنطرف تر حاج قاسم را با همان لبخند همیشگی اش. می گفت دختران این سرزمین ، دختران من هستند.

 در این هیاهو مردم، صدای #اذان را نمی شنوند.

#دلم گرفته و #اشک_هایم پایان تلخ قصه #آزادی است.

بیایید به چیزی #منافق نباشیم.
نویسنده:#طاهره_بنائی_منتظر

موضوعات: اعتقادی, عکس, اخلاقي, دشمن شناسي, سيره
[جمعه 1399-04-06] [ 08:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  این عمار..... ...

بسم الله الرحمن الرحیم
مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.
کیان: این کار را نکنید امیر
مختار: برای چه؟
کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد

پلان دو : عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد .
علی علیه اسلام تنها شده ، در میان لشکریان قدم میزند ، اشک میریزد و ندا میدهد :  «أین عمار؟ …… أین عمار؟» عمار کجاست؟ عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد . تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ، اما حالا ..

پلان سه : چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛ حمله فرهنگی ، ناتو فرهنگی ، شبیخون فرهنگی ، همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم . ⚡کار به جایی میرسد که ندای  «أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم . حالا خودش یک تنه به میدان می آید ، حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد ، برجام دو و سه و چهار ، دنیای گفتمان . همه را رد میکند ، ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند . اما …. حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده . تنها شده ، خودش یک تنه به جنگ میرود . خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم .  میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟ یعنی حال و اوضاع لشکر خراب است .  کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد …

موضوعات: دشمن شناسي, دل نوا
[یکشنبه 1396-03-14] [ 05:03:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  انتخاب باشما.. ...

انتخاب با شما ….
به چه كسي راي مي دهيد….

موضوعات: مناسبت ها, دشمن شناسي
[دوشنبه 1396-02-25] [ 10:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  انتخاب با شما... ...

انتخاب با شما …
به چه كسي راي مي دهيد…

موضوعات: مناسبت ها, دشمن شناسي
 [ 10:34:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت